بانک اشعار امام حسن مجتبی (ع) - پاسخ 16
::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::
بانک اشعار امام حسن مجتبی (ع) - پاسخ 16
www.rozex.rozblog.com
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

صفحه اصلی / بانک اشعار امام حسن مجتبی (ع) ◄ پاسخ 16

پایگاه اینترنتی عاشورائیان ***مرکز آموزش تخصصی مداحی***
vahid آفلاین

کاربر فعال

ارسال‌ها : 73
عضويت : 6 /3 /1393
پاسخ : 16 RE :
گفتند بي بديلي و ديديم برترياز هرچه گفته اند و شنيديم بهتري خُلق و جمال و خوي و خصالت محمّديستآيينه ی تمام نماي پيمبري استاد رزم توست علي شاه لافتيآموزگار قاسم و عباس و اکبري چه در زمان صلح، چه هنگام جنگ و رزم در هر دو حال، باز امامي و رهبري کوريِ چشم طايفه ابتر و حسودتو اولين پياله صهباي کوثري با ديدن تو چشم همه مات مي شودزهرا پس از تو مادر سادات مي شود ما کيستيم سائل دست کريم توما کيستيم ريزه خوران قديم تو تو سفره دار سفره ماه ضيافتيما ميهمان دائم خوان نعيم تو دشنام داده‌اند و تو اکرام کرده ايبي انتهاست رأفت قلب رحيم تو تو سايه ی سرِ همه عالمي وليبي زائر است و سايه ندارد حريم تو حتي نوادگان تو صاحب حرم شدندجانم فداي حضرت عبدالعظيم تو بر ما کرم نما که گدائيم، يا کريمما ياکريمِ بام شمائيم، يا کريم تا آفتاب روز جمل آشکار شدتيغ حسن برنده تر از ذوالفقار شد سربند يا علي به سرش بست مجتبيبا ذکر فاطمه به روي زين سوار شد فرياد زد انا بن علي فاتح حنينفريادِ يک سپاه، فرار الفرار شد با هيبتي تمام به اسبش نهيب زديک لشکر از يسار و يمين، تار و مار شد تيغي به دست و پاي شتر زد که ناگهانفتنه گر جمل به زمين خورد و خار شد فرزند آفتاب، بجز اين نميشودشاگرد بوتراب بجز اين نميشود اي آفتابِ روشنِ شبهاي فاطمهگيسو کمند خوش قد و بالاي فاطمه تو آمدي و حيدر کرار شد پدرخنده نشست بر روي لبهاي فاطمه دردانه نبي، پسر ارشد عليعشق حسين، يوسف زيباي فاطمه اي همره هميشگيِ مادرت، فقط تنها توئي، تو محرم غمهاي فاطمه با ما بگو چه کرد عدو بين کوچه هاشيواترين جواب معماي فاطمه دستي ميان کوچه غرور تو را شکستنامرد بي هوا زد و مادر زمين نشست**مصطفی رب دوست

سه شنبه 06 خرداد 1393 - 23:11
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش

تمامي حقوق محفوظ است . طراح قالبــــ : روزیکســــ